ups and downs

از بالا پایین‌های زندگی...

۱۰ مطلب با موضوع «ازدواج» ثبت شده است

قهرکردن

در قدم اول بهتر است با واژه و مفهوم قهر آشنا شویم. گروهی از زنان و مردان به اشتباه تصور می کنند که به مشکلات جاری زیاد هم نباید اهمیت داد و گذر زمان و عدم توجه به مشکلات خود عاملی در حل آن خواهد بود.این دسته فکر می کنند نادیده گرفتن دلخوری های اصلی و اساسی و سر پوش گذاشتن بر روی آنها و خوب جلوه دادن،عاملی در حل مسائل پیش آمده است و اگر یکی از آنها چه زن و چه مرد سر صحبت را باز کند و در حل مشکل کوشش کند هر چند که دیگری نپذیرد ،در واقع فرد مقابل در حل مشکل همکاری نکرده و از گفت وشنود و بحث فرار می کند پس به زودی درهای ارتباط سازنده و موثر به روی آنان بسته خواهد شد .این گروه از زوج ها از حمایت های عاطفی،احساسی و بعد از آن جنسی و حمایتی و…از هم دور می شوند، برخی روانشناسان معتقدند  افراد درونگرا و نکته سنج که دقت بیشتری دارند،در عین حال از قدرت کلامی ضعیف تری برخوردارند ، از لحاظ شخصیتی زودرنج هستند و سریع آزرده خاطر می گردند .

اگر بررسی عمیق تری داشته باشیم این افراد در کودکی به وسیله ی قهر به خواسته های خود دست می یافتند و این کار به نوعی تسلط بر دیگران است و به نوعی اطرافیان را تحت کنترل خود در می آورند،پس فرصت تبادل نظر و حرف زدن را از طرف مقابل گرفته و شاید هم به نوعی معتقدند که دلیلی برای حرف زدن وجود ندارد و یا اساسا حرف زدن فایده ای ندارد.اما اگر علت قهر را هر یک از همسران بدانند و در واقع شناخت کافی از خواسته های یکدیگر داشته باشند قدم های درستی بر می دارند .برای مثال زن به دنبال جلب توجه همسرش است در حالی که مرد پس از ورود به خانه و صرف شام و دیدن برنامه تلویزیونی با بحث و جدل همسرش مواجه می شود و این کشمکش منجر به قهر می گردد در حالی که مقصود و هدف زن نزدیک شدن به همسرش و مورد توجه مرد قرار گرفتن است و چون از دیدگاه خانم،همسرش به وی توجه کافی نداشته باعث آزردگی خاطر او گشته در حالی که مرد این رفتار او را جور دیگری در ذهنش ترجمه می کند و با خودش می اندیشد که من چه حرف ناراحت کننده ای زدم که موجب این جدال شد؟و افکار وی برعکس خواسته و نیاز زن است.پس رنجش خاطر در اکثر موارد ناشی از عدم شناخت نیازها و انتظارات غیر واقع بینانه همسران از یکدیگر می باشد.زن و مرد باید بدانند که از یکدیگر چه می خواهند و به تفاوت ها در نگرش و نیاز های یکدیگر آگاه باشند در این مثال اگر زن به اندازه کافی شوهرش را بشناسد و رفتار او را چنین تحلیل کند که شوهرش پس از صرف شام و برنامه تلویزیونی در واقع وارد پروسه ی تجدید قوا شده و پس از آن به همسرش توجه و محبت کافی را خواهد داشت.هرکسی که در حل مساله ضعیف است و به رشد کافی نرسیده و کسب مهارت از طریق صحبت و حل منطقی مشکل را ندارد مانند کودکان به سمت قهر رفته و این رفتار را از خود نشان می دهد .پس به جای قهر زن و مرد چه کنند؟بهترین راه حل از دیدگاه روانشناسان برای حل مشکلات این است که در شرایط قهر و سکوت زوجین به یکدیگر می فهمانند شرایط مناسب برای صحبت و گفت و گو نیست و اوضاع بدتر از آنچه که هست نشود.پس بهتر است به یکدیگر قول دهند برای مشکلات پیش آمده و رسیدن به آرامش در فرصت مطلوب تر باهم به گفت و گو بپردازند تا کدورت ها و دلخوری هایی که مطرح شده بود رفع گردد ولی باید به یکدیگر این قول را بدهند که زمان مناسبی در اختیار هم قرار می دهند تا سخنانشان شنیده شود و مجال صحبت را خواهند داشت مشروط بر اینکه دائما به درگیری های حل نشده ی گذشته برنگردند و موضوع را در کمال آرامش مطرح کرده و با توجه به شناختی که از شخصیت یکدیگر دارند احساساتشان را در مورد رفتار بدی که از او سر زده بیان کنند ضمن اینکه پذیرای اشتباهاتشان باشند .باید به این نکته توجه داشت که اولین کلید راه گشای زن و شوهر درک متقابل و حفظ آرامش است و اگر نتوانستند این فرصت را فراهم نمایند لازم است از مشاورین خانواده یا زوج درمانگر کمک بگیرند تا روابط بین فردی آنها اصلاح شود.


نویسنده: روانشناس الهام متقی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رفتار با همسر بدبین

اگر شما از سالم بودن روابط خود اطمینان دارید و شک‌های همسرتان خیلی زیاد است و این مشکل در طول زندگی مشترکتان تداوم داشته است، احتمال دارد همسرتان آدم بدبینی باشد یا در صورت شدت مشکل، احتمال اختلال پارانوئید (بیماری بدبینی) وجود دارد.

انجام ندادن رفتارهای شک برانگیز
ممکن است شما رفتارهایی انجام می‌دهید که همسرتان به آن‌ها حساس است؛ به طور مثال برای گوشی همراه‌تان رمز گذاشته‌اید و پنهانی از آن استفاده می‌کنید؛ یا زمانی که بیرون می‌روید در ارتباط با جنس مخالف راحت هستید. برای بهبود شرایط روحی همسرتان، لازم است در این گونه رفتار‌ها تجدیدنظر کنید و تا مدتی کارهایی که همسرتان روی آن‌ها حساس است، انجام ندهید.

یافتن مصادیق محبت از نظر همسر
با توجه به اینکه اصلی ترین نیاز همسرتان محبت است، سعی کنید بیشتر به همسرتان محبت و توجه داشته باشید و برای بودن در کنار او وقت اختصاص بدهید و در آن وقت به دور از تمام دغدغه‌ها و قید و بندهای بیرونی با همسرتان گفت‌و‌گو کنید. همچنین از آنجا که مصادیق محبت برای هر فردی متفاوت است از همسر خود بپرسید که چه چیزهایی را محبت تلقی می‌کند. به طور مثال ممکن است خانمی خرید گل و هدیه را نشانه محبت بداند یا اینکه دوست داشته باشد زمانی که...

ادامه مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://goo.gl/5pvrhQ


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ترس ازتنهایی وماندن درروابط آسیب زا

آدمی فریب نمی خورد، مگراینکه خودبخواهد(برگرفته ازمقدمه کتاب سینوهه ترجمه ذبیح الله منصوری)

شایدفکرکنیدهمسرانی که ازلحاظ رفتاری موردبدرفتاری قرارمی گیرند،گاهی خوشحال می شوندکه تنها باشند وازحملات همسرشان درامان بمانند.اماملیون ها نفرازتنها بودن می ترسند وبابدترین شرایط باهمسرانشان می مانند.آنچه این افراددرنظرنمی گیرنداین است که آنهاحتی باماندن دررابطه نیزتنها هستند زیراوجودهمسری که برای آنها ارزش قائل نیست،آنها رادرک نمی کند وقادربه دوست داشتن ونزدیک شدن به آنها نیست برابرباهمان تنهایی است،ولی چه چیزباعث می شودباوجوددانستن رابطه اشتباه آگاهانه درروابط آسیب زابمانیم؟چه افرادی برای ماندن درروابط آسیب زاپافشاری می کنند وچگونه خود راازبند روابط آسیب زانجات دهیم؟.اولین عاملی که افرادرامجبور به ماندن درروابط اشتباه می کندباورهای غیرعقلانی وقدیمی است.باورهایی که می توند ریشه درفرهنگ یاتجارب گذشته زندگی افرادداشته باشد.باورهایی مثل:”اگرازهمسرم جدا شوم،دیگران چگونه فکر می کنند”،”اگربعدازجدایی نتوانم زوج دلخواه خود راپیداکنم،همیشه تنها می مانم”،”زندگی به تنهایی برایم غیرقابل تصور وکسالت بار است” وغیره.همه افرادباورها وترس هایی بااین محتوا دارند اما هرقدرافراد منفعل تربوده وارزش ها واهداف کمتری درزندگی داشته باشند وجود این ترس ها می تواند زندگی آنها راتحت تاثیرقرارداده وآنها راواداربه ماندن درروبطی کند به باب میل آنها نیست.بنابراین اولین گام برای مقابله باترس ازتنهایی پذیرش بی قید شرط خود می باشد.هرگزفراموش نکنیم که من به عنوان یک انسان خوب وارزشمند هستم وحضورهمسرم درزندگی مراتکمیل می کند،معشوقه دیگری بودن  تنها بخشی ازمن است.ما می توانیم خواهان عشق وشریک زندگی باشیم بدون آنکه به اواحساس نیازکنیم.همه ما ازتنها بودن متاسف می شویم،احساس خلاء می کنیم اما اگربه نکات زیرواقف باشیم،احساس تنهایی موقتی خودرامی پذریم وبه جای احساس پوچی ازتنهایی،تنها ابرازتاسف کرده وکمتردرروابط خود دچاراشتباه می شویم:

-ارزش شما به عنوان یک شخص به خودشما بستگی دارد ونه به عشق دیگران:وقتی خودتان رابی قید وشرط بپذیرید نیازی به تاکید دیگران ندارید.دراین راستا می توانید ارزش ها واهداف جدید رادرزندگی خود پایه ریزی کنید وزمانی ازاوقات خود راصرف علایق وارزش هایتان کنید.احساس شادی واقعی ازدرون شخص نشات می گیرد.من می توانم شادباشم،عاشق باشم درصورتیکه لحظات واقعی رابرای خود ایجادکنم.

-لحظات واقعی رادرزندگی شکار واگروجودندارندآنها راایجاد کنید:داشتن لحظه های واقعی زندگی کردن درزمان حال،ولذت بردن ازمنابعی است که دردسترس هستند.ماهمیشه درحال انتظارکشیدن برای رسیدن به شرایط ایده آل هستیم،خوشبختی زمان حال رابه تعویق می اندازیم تااینکه آنرادرآینده بدست آوریم واین قدرانتظار کشیدن ها راادامه می دهیم تافرصت لذت بردن رااز خود سلب کنیم(برگرفته ازکتاب لحظات واقعی،دکترباربارا دی آنجلیس).گاهی به قدری درگیرپیش بینی آینده ایی نامعلوم وترس ازتنهایی هستیم که فرصت شام خوردن بایک دوست صمیمی راازدست می دهیم.

-همسرشما تنهاشخص مناسب برای زندگی مانیست:شایدبراین باورید که باترک روابط آسیب زا،فرصت عشق رابرای همیشه ازدست خواهیدداد.

-شمامی توانیدبه تنهایی زندگی کنید واززندگی خود راضی باشید،به شرطی که بدانید اززندگی خودچه می خواهید وچگونه می توانید زندگی رابرای خود معناکنید.

-تنهایی به این معنا نیست که بدون عشق وهمراه باشید: بعدازترک روابط ممکن است احساس کنیدنمی توانیدمانندگذشته لذت ببرید،تعطیلات کسل کننده باشد و…واقعیت این است که مجبورنیستیدتنها بمانید،ملیون هانفروجود دارند که می توانندهمراه شما باشند،علاقه مندی های آنها شبیه شماست.می توانیدباپیوستن به گروه های موردعلاقه ودرگیرشدن دروقایع اجتماعی افادشبیه به خودراپیداکنید اما فقط تنها زمانی امکان پذیراست که شما دردردها وخاطرات گذشته مدفون نشده باشید.


نویسنده : مشاور و روانشناس فرانک نحوی
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چرا هرروز با نامزدم دعوام میشه

با سلام من یه دختر 22 ساله هستم و نامزدم 20 سالشه واقعا همدیگه رو خیلی دوست داریم یعنی حتی یه روز نمیتونیم همدیگه رو نبینیم هردوتامون دانشجو هستیم و من باید هفته ای 4 روز برم یه شهر دیگه و برگردم و همیشه دعوامون میشه سر بحثای الکی و مسخره دعوا میکنیم و وسط دعوا همیشه بحثمون به جدایی میرسه و دوباره فرداش که همدیگه رو ببینیم همه چی یادمون میره ولی واقعا دیگه دعوامون خسته کننده و تکراری شده همیشه بحثای الکی میکنیم و اعصاب همدیگه رو خورد میکنیم اگه میشه راهنماییم.کنید که چیکار میتونم بکنم

پاسخ مشاور رویا هنری

سلام دوست خوبم سن هر دوی شما پایینه و میشه گفت به بلوغ فکری لازم نرسیدید و پیش اومدن چنین صحنه هایی تا حدودی طبیعیه! اگه بتونید هنگام بحث آرامشتونو حفظ کنید تنها با یک جمله می‌تونید بحث رو از بدترین حالت به بهترین حالت برگردونید یا حتی به اون خاتمه بدین !! شاید این کار در لحظه اوج درگیری کمی سخت باشه اما با گفتن این جملات به ایشون نشون میدین که به حرفهاش گوش میدید و درک می‌کنید که چرا ناراحته. تمام این ها منجر به ختم بحث و درگیری میشه.بهترین جملاتی که در حین بحث می‌تونید به کار ببرید: «میفهمم چی میگی» یا «شاید در این مورد حق با تو باشه» و هر جمله‌ای که به او بفهونه حرف‌هاشو شنیدید و نقطه نظر او رو هم در نظر می‌گیرید.با به کار بردن این جملات دیگه در بحث‌ها در نقطه مقابل و بر ضد ایشون قرار نمی‌گیرید بلکه نشون میدین که موضوع بحث براتون مهمه و به تمام حرف‌هاش گوش میدین. اگر کمی از خشونت و مخالفت‌هاتون رو کنار بگذارید خیلی سریع‌تر به بحث‌ها خاتمه میدین و کمتر آسیب روحی می‌بینید.فقط گفتن این جملات مهم نیست بلکه نحوه گفتن اون‌ها نیز مهمه. اگه این جملات رو با لحن تند و پرخاشگرانه به زبون بیارید کوچکترین ارزشی نخواهند داشت. قبل از این که بخوایین درگیری رو تشنج زدایی کنید ابتدا کمی آروم شید و نفس عمیقی بکشید. وقتی به خودتون زمان بیشتری میدین ذهنتون آزادتر میشه و راحت‌تر میتونید اون درگیری رو مدیریت کنید و این هم به نفع شماست و هم به نفع ایشون.اگر براتون سخته که در لحظه درگیری سکوت کنید و صبور باشید برای یک لحظه یکی از ویژگی‌های ایشون رو که خیلی دوست دارید، به یاد بیارین!! درگیری‌ها به راحتی باعث ایجاد لحظاتی تلخ و منفی در زندگی میشن. برای جلوگیری از این عواقب منفی سعی کنین با راهنمایی مشاورین مهارتهای زندگی رو یاد بگیرید. موفق باشین


پاسخ مشاور هدی بدوی

سلام اختلاف در زندگی همه پیش میاد ؛ مهم نحوه حل اختلافات و رسیدن به توافقه چندوقته که نامزد هستید؟ نامزدی برای شناخت همدیگه هست. آشنایی به چه صورته؟ ارتباط با خانواده ها چطوره؟ سر چه موضوعاتی بحث میکنید و چطور بحث رو خاتمه میدید؟ مهارتهای حل مساله رو از مشاورین آموزش ببینید و در زندگیتون پیاده کنید با یک مشاور در تماس باشید موفق باشید


پاسخ مشاور دکتر پریسا ضرب استجابی

سلام دوست عزیز اینکه هر دوی شما سنتون کم هست و بخصوص نامزدتون به بلوغ کافی نرسیده اید!! حتما نیاز به راهنمایی گرفتن و مشاوره دارید . در صورت ادامه این روند مطمینا نمیتوانید یک زندگی خوب و ارومی را شروع کنید. موفق باشید


مشاوره خانواده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خیانت

سلام 1ساله پیش خانومم بهم خیانت کرد بهم گفت که اشتباه کرده از اون موقه ببعد هر وقت گوشیش در حاله مکالمه است یا میره بیرون فکر میکنم دوباره داره به خیانت میکنه

پاسخ دکتر پریسا ضرب استجابی

سلام این حس و حال شما تا مدتی همراه شما خواهد بود تا گذر زمان کمرنگش کند . و البته شما هم باید در این مورد تلاش داشته باشید تا با این قضیه بتوانید کنار بیایید. و‌توصیه میکنم جهت پیشرفت سریع تر و هضم کردن راحت این موضوع حتما از یک مشاور کمک بگیرید. موفق باشید

پاسخ روانشناس رویا هنری

سلام دوست خوبم احساسات منفی خودتونو بپذیرید. پذیرفتن اینکه احساس هایی مثل خشم، عصبانیت، شک، آشفتگی، ترس، درد، رنج و افسردگی برای کسی که شاهد خیانت همسرش بوده، کاملا طبیعیه. سعی کنید برای خودتون خلوت کنید و تمام افکار و احساساتی رو که به دلیل خیانت همسرتون در شما ایجاد شده ، بر روی کاغذ بنویسید و تخلیه افکار منفی رو به وسیله این کار انجام بدیدمسئله پیش اومده رو بررسی کنین.سعی کنید با همسرتون در موقعیت مناسب در مورد خطایی که مرتکب شده ، صحبت کنید و تمام سوال هایی رو که به ذهنتون می رسه، بپرسید؛ حتی برای این کار می تونید از قبل سوالاتی رو که می خوایین بپرسید، آماده داشته باشید، شاید به این نتیجه برسید همسرتون هنگام انجام این کار به تنها چیزی که فکر نمی کرد، خیانت به شما بوده. حواستون باشه زمانی که این کارها رو انجام میدین، در برابر همسرتون جبهه نگیرید یا حرف های اونو برای خودتون تفسیر اشتباه نکرده و با دید منفی بهش نگاه نکنید.عشق مبتنی بر خود داشته باشید.عشق متعادل و دارای مرز داشته باشید، چونکه این عشق به راحتی می تونه اعتماد ایجاد کنه ،چون وقتی چنین عشقی رو نسبت به فرد مقابل ابراز می کنید، فرد خود به خود می تونه حس کنه که از سوی شما پذیرفته شده و بنابراین با شما احساس راحتی خواهدداشت. در این شرایط فرد می تونه به راحتی احساساتش رو با شما در میون بگذاره. همچنین عشق بی قید و شرط میتونه باعث ایجاد عزت نفس در فرد بشه و ترس از عدم پذیرش رو به میزان بسیاری کاهش بده و از این طریق به شریک زندگی مون اجازه می دیم تا در ارائه احساساتش نسبت به ما صادق باشه !! نقص های خودتون رو ببینید!! باید بتونیم در رابطه ای که در اون خیانت رخ داده منصفانه رفتار کنیم و تنها فرد خیانتکار رو مقصر ندونیم، بلکه به دنبال مشکلات و نواقص خودمون هم باشیم. اگر بتونیم در خودمون عمیق شیم، مطمئنا می تونیم نواقصی رو پیدا کنیم که باعث بروز خیانت شده ، اگرچه بعضی از خیانت ها تنها به دلیل بوالهوسی رخ می ده و علتش به خاطر وجود نواقصی در طرف مقابل نیست !!. روابط با همسرتون رو پراهمیت بدونید، علاوه بر مهم شمردن نیازهای عاطفی باید نیازهای دیگه رو نیز درنظر بگیرید.روابط جنسی با کیفیت عالی داشته باشین! رابطه جنسی یکی از مهم ترین عواملیه که ضعف در اون موجب خیانت خواهدشد.بهتره همسرتون رو ببخشید. از بین رفتن درد و رنجی که براتون از طریق خیانت به وجود اومده، به زمان نیاز داره. باید برای شروع مجدد و درست از یک مشاور و روان شناس کمک بگیرید؛ باید از رابطه خودتون مراقبت کرده و همه توجهتون رو بهش معطوف کنید. تا اونجا که می تونید و میشه، باید سعی کنید به یکدیگه اعتماد کنید و به طور مداوم در مورد مشکلات ریز و درشتی که بینتون پیش می آد، صحبت کرده و اونهارو برطرف کنید چون که این امر به رشد رابطه تون کمک خواهدکرد!!!! با آرزوی بهترینها

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سوال خود را بدون پرداخت هزینه بپرسید: مشاوره رایگان روانشناسی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رابطه جنسی بوسه پا

اگر همسرمان درحین رابطه جنسی به پاها نیز علاقه نشان دهد بیماریست؟

پاسخ مشاور سارا شریف

سلام دوست عزیز بعضی افراد فانتزی های جنسی خودشان را دارند و بعضی از اندام های بدن براشون تحریک کننده تر است ولی اگر صرفا فقط به اندام خاصی اشاره کنند و تنها عامل محرک براشون باشد ، جای تأمل دلرد موفق باشید


پاسخ دکتر پریسا ضرب استجابی

سلام نه لزوما!! پا می تواند به عنوان یک اندام تحریک کننده باشد و هیچ مشکلی هم وجود نداشته باشد.


پاسخ مشاور رویا هنری

سلام دوست عزیز اگر همسرتان اظهار تمایل جنسیِ چشمگیر و غیرطبیعی نسبت به پا دارد و این مورد سبب شده توجه ایشان به سایر نقاط بدن شما کمتر شود و صرفا ارضای جنسی از این طریق اتفاق می افتد اختلال محسوب میشود و اگر به پا بعنوان یکی از اندام تحریک کننده نگاه شود کاملا طبیعی و لذتبخش است. شاد باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کادوی تولد من

سلام دختریم 26 ساله که 1 ساله با اقایی 30 ساله در ارتباطم و قصدمون ازدواجه ولی به دلایل اقتصادی فعلا به تعویق افتاده و اینکه همدیگه رو دوس داریم و توی این مدت مشکل خاصی نداشتیم 10 روز دیگه تولدمه امروز به من گفت میخواد گوشیشو بفروشه وقتی اعتراض منو دید گفت برای تولدت پول میخوام من خیلی ناراحت شدم و حتی بهم برخورد الان حس بدی دارم و فکر میکنم حتی اگه اینکارم میکرد نباید قبلش به من میگفت الان هر کادویی هم بخره من خوشحال نمیشم حس میکنم منت گذاشته خیلی بهم ریختم لطفا راهنماییم کنید

پاسخ مشاوره خانواده، ازدواج ، کودک و نوجوان ، تحصیلی و انتخاب رشته ، رویا هنری

سلام دوست خوبم وقتی یکسال از دوستی شما میگذره و تابحال مشکل خاصی نداشتین و همدیگه رو دوست دارید قطعا ایشون منظور بدی نداشتن و قصدشون منت گذاشتن نبوده. چرا از این زاویه به قضیه نگاه نمیکنین که ایشون با توجه به اینکه گوشی خودشو لازم داشته منتهی بعلت علاقه و عشق وافر ، خریدن هدیه تولد شمارو به داشتن گوشی ترجیح دادن !! دوست عزیز ممکنه طریقه گفتن ایشون تا حدودی درست نبوده باشه ولی در پشت این اظهار، هیچ منت و ...دیده نمیشه.ایشون با عشق و نهایت دوست داشتن حاضر به انجام چنین کاری شدن.اکثر آقایون بازی با کلمات رو بلد نیستن!! به دل نگیرید و ازشون صمیمانه تشکر کنید چون رضایت شما براشون اولویت و ارجحیت داشته... پس از قدردانی میتونید با پیشنهادات بهتر ( بجای فروختن موبایل ) ایشون رو در خرید هدیه کمک کنید! عشقتون پایدار‌

پاسخ مشاور شبنم نظام الاسلامی ، خانواده ، زوج درمانگر ، مشاوره پیش از ازدواج ، سکس تراپ

سلام دوست عزیز قطعا دلیل بیان این حرف از طرف ایشون قابل تامل هست .می‌تونستن با خرید یک هدیه در خور شأن شما و توان خودشون خوشحالتون کنن. البته نیت ایشون شاد کردن شما بوده ولی هر تصمیمی در شرایط حاد (اقتصادی٫...)می‌تونه نشان دهنده توانایی مدیریت در بحران فرد باشه.بیشتر بررسی کنید یا به همراه ایشون با مشاور صحبت کنید .پاینده باشید عزیرم

برای فرستادن سوال رایگان و گرفتن پاسخ اپلیکیشن تلیار رو نصب کنید:

تلیار مشاوره روانشناسی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چطور بفهمم خیانت کرده است

زنم کلا با مردان بگو بخند می‌کند. راحت صحبت می‌کند. تا 3 صبح داخل تلگرام و اینستاگرام است و چت میکند. حتی وقتی میخابد اینترنت گوشی را خاموش نمیکند و به محض اومدن پیام بیدار میشود و چک میکند و جواب میدهد. گوشیش رمز داره. چندبار خواستم چک کنم به هیچ وجه اجازه نمیده. یکبار تونستم ایمیلش و چک کنم. با یکی از همکاران ایمیلهای کاملا کاری رد و بدل کرده بود ولی لحن صحبت زنم بیش از اندازه صمیمی بود. مثلا خلاصه متن یکی از ایمیلهای همسرم به او شبیه این بود: .... قربانت ... مراقبت بنما خدانگه دار!

پاسخ پریسا ضرب استجابی ، دکتری تخصصی روانشناسی :

سلام شما چه مدتیست ازدواج کردید؟ و ایا فرزندی هم دارید؟؟ دوست عزیز صرف صمیمی برخورد کردن کسی نمی توان برداشت غلط داشت و شما هم سعی کنید ذهیت خوبی برای خود ایجاد کنید!! اما مسئله مهمه اینه که میزان صمیمیت و رضایت شما و همسرتون چقدر هست ؟؟؟ با پاسخ درست به این سوال و سوالات دیگر خود میتوانی تشخیص درست بدهی! جهت بررسی دقیق تر و ارامش بیشتر حتما از یک متخصص در حیطه زناشویی مشاوره بگیرید. موفق باشید

پاسخ معصومه قزل ، سکس تراپیست درمانگر سی بی تی  اضطراب و افسردگی :

سلام دوست عزیز مشکل شما اسمش را می شود گذاشت حساسیتهای مردانه در رابطه با همسرتان. مثل همه حس های دیگر، تا حدی منطقی است و اگر از حد بگذرد و بی منطق شود، نه فقط سلامت و آرامش روان شما، که رابطه شما و همسرتان را هم تخریب می کند. نکته مهم تشخیص این است که این حس شما، آیا واکنشی منطقی به رفتار همسرتان است یا ناشی از حساسیت بیش از حد شماست. با توضیحاتی که خودتان داده اید، به نظر من تشخیص دوم درست تر به نظر می رسد. نکته خاصی در رفتار همسرتان نمی بینم که بگویم او باعث و بانی این حس شماست. حتی این که شب هم جواب پیام هایش را می دهد و تا صبح تلگرام چک می کند و... دلیل بر خیانت همسر شما نمی باشد. حساسیت شما، نتیجه ای جز فاصله بیشتر شما و همسر شما ندارد.اگر شاهد دیگری برای شک به رفتارهای همسرتان ندارید بهتر است این افکار وسواس گونه را باید به کمک یک مشاور درمان کنید. یک فرایند رفتار درمانی شناختی در چند جلسه به نظر لازم می رسد. با شما موافقم که نگران باشید این مساله به آینده رابطه شما لطمه می زند. پس زودتر به فکر حل مساله باشید. با آرزوی موفقیت.

پاسخ رویا هنری ، مشاور خانواده :

سلام دوست خوبم حتی فکر کردن به اینکه فرد مورد علاقه و مورد اعتماد شما ، به شما وفادار نبوده استراس آور و عذاب آوره و باعث میشه شما ناراحت شید و برای دونستن حقیقت به شدت کنجکاو بشین!! شمارو درک میکنم ، اما مواردی که بهش اشاره کردین صرفا دال بر خیانت نیست.بجای حساسیتهای ایجاد شده دیوارها و پنجره های رابطه تون رو بطور مناسب حفاظت کنید. پنجره های رابطه خود با خانمتون رو باز نگه دارید !! وقتی که نیازهای احساسی و جسمانی ما به بهترین وجه برآورده شن، تمایلی به جست و جوی اونها در مکان های دیگه نداریم. برآورده سازی نیازها و خواسته های ایشون و نیازهای خودتونو بررسی کنید.الان که تا حدی به ایشون ظنین شدین که توجه همسرتون به جای دیگری معطوف شده ،اگه عصبانی شین و ازش خرده بگیرید، این توجه عمیق تر خواهدشد. حسادت حسی طبیعیه ، اما تلاش کنید که توجه همسرتون رو بیشتر به استعدادها و توانایی های خودتون جلب کنید. به همسرتون چیزی بیشتر از یک دلیل برای دوست داشتن و ارزش گذاشتن به خود بدین. شما نمی تونید همسرتون رو با استفاده از تهدید و ترس در کنار خود حفظ کنید. یک مشاور خوب و توانا پیدا کنین و بطور مداوم برای بهره برداری از حمایت های مثبت و فعالانه در روابط خود ، باهاش در تماس باشین.ارتباط با مشاور میتونه در تدوین نقشه ای جامع تر از چگونگی حفظ رابطه با همسر خود و تقسیم شادمانه تر زندگی با همدیگه کمک رسان باشه. حضور خودتون رو در زندگی اثبات کنید.شما باید کسی باشید که همسر شما به او مراجعه می کنه. اگر نیازهای عاطفی، جسمانی و معنوی اونو به خوبی برآورده کنید، همسر شما هرگز به دنبال اونها نزد فرد دیگه ای نخواهدرفت.. شما اون قدر باید خوب باشید که کسی نتونه با شما برابری کنه. این مهم ترین رازی هست که از جدایی ها و به پایان رسیدن رابطه ها جلوگیری می کنه. با همسر خودتون درباره مسائل جنسی، شادی ها و تمایلاتتون راحت و صمیمی صحبت کنید. سرگرمی های جدید رو با هم امتحان کنید تا همه چیز رو شاد و هیجان انگیز حفظ کنید. با هم بخندید و شاد باشید... با آرزوی بهترینها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آیا عشق در یک نگاه ممکن است؟

در یک مهمانی پای صحبت یکی از دوستان نشسته بودم. او از خاطرات دوران دانشجویی خود سخن میگفت از روزی سخن میگفت که یک نگاه در یک جلسه او را 5 سال دررابطه ای نکاه داشت . او فارغ التحصیل رشته مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف بود که برای بهبود کار و حرفه ی خود در دوره های آموزشی فن بیان شرکت کرده بود .در این دوره استاد به اوگفته بود اگر زمانی در حین همایش و سخنرانی احساس خستگی کردی در جمع مخاطبین خود چهره ی زیبایی را پیدا کن تا با دیدن او بتوانی انرژی مضاعفی برای ادامه سخنرانی خود بدست آوری. دست بر قضا درست وسط یک سخنرانی مهم درد وحشتناک میگرن به سراغ او آمد یکباره یاد سخن استاد خود افتاد با یک نگاه در جمع ناگهان بر چهره ی زیبای خانمی خیره ماند ، حس عجیبی بود سردرد میگرن لعنتی فراموش شده بود و تمام ذهن او فقط درگیر این بود که این سخنرانی تمام شود و او بتواند با این خانم صحبت کند. ثانیه ها و دقایق دیرتر و کندتر میگذشت اما بالاخره لحظه موعود فرا رسید و با گرفتن شماره تماس این خانم به بهانه ی همکاری دلش آرام گرفت. بعد از آن هر روز تب این عشق بیشتر و بیشتر میشد رابطه دیگر همکاری نبود، ادامه همان حس عشق در یک نگاه بود. وقتی داستان او به اینجا رسید آهی کشید که نشان از افسوس این رابطه بود… او میگفت هر روز بیشتر و بیشتر متوجه میشدم که ما اصلا زبان مشترکی نداریم دنیای ما دو دنیای متفاوت است هیچ کدام در این رابطه آرامش نداشتیم اما چرااااا این رابطه 5 سال به طول انجامید !!!

شاید این داستان واقعی برای شما خواننده ی عزیز هم اتفاق افتاده باشدو یا اگر هم خودت تجربه نکرده باشی حتما با واژه ی عشق در یک نگاه آشنا هستی

عشق در نگاه اول چیزی است که خیلی از افراد آن را تجربه می کنند. اما واقعا مرز این احساس با هوس یا هیجانات کاذب کجاست؟ شما جاذبه  خامی نسبت به فردی از جنس مخالف در خود احساس می‌کنید و سپس بسیار بیشتر از آن چیزی که عملا وجود دارد، دچار عواطف و احساسات می‌شوید. شما نه به این خاطر که عاشق شده‌اید، بلکه به این دلیل که ذهنتان تحریک  شده، مدام به او فکر می‌کنید. خصوصا اگر شما به دنبال یک اوج احساسی لحظه‌ای باشید و به عبارتی، دلتان بخواهد عاشق شوید و شریک زندگی تان را پیدا کنید.

انسان ها می توانند در یک نگاه عاشق شوندکه به  تب عشق معروف است٬ واله و شیدا شدن است٬ هوس است٬ یکمی هم بهتر جنون عشق است.این اوج احساسی یا «هوس در نگاه اول»، در پی یک آمادگی خودخواسته برای عاشق شدن به وجود می آید و بعد از آن، شما به محض دیدن کسی که معیارهای ظاهری مورد نظر شما را داشت احساس می کنید فرد مورد نظرتان را پیدا کرده اید. هر رابطه ای یک نقطه اوج دارد که در شروع آن قرار گرفته و یک نقطه فرود که در میانه آن قرار دارد. بعد از گذر از این نقطه های اوج و فرود، همه چیز به تعادل می رسد و شما می توانید درباره طرف مقابل قضاوت کنید که آیا واقعا او را دوست دارید یا نه، آیا او را به قدر کافی می شناسید یا نه و آیا او می تواند شریک زندگی شما باشد یا نه.

در واقع شما در ابتدای رابطه از نظر هیجانی در اوج هستید و همه چیز در نظرتان زیبا و فوق العاده است. در دوره فرود برعکس فکر می کنید و همه چیز از نظرتان به بن بست رسیده و مدام فکر تمام کردن رابطه هستید. اما در دوران تعادل هم هیجاناتتان را کنترل کرده اید و هم احساسات منفی جای خود را به شناخت بیشتر داده اند. بنابراین می توانید بهتر و عاقلانه تر تصمیم بگیرید.

تصمیم گیری در دوران اوج می تواند باعث سرخوردگی و شکست رابطه شود و تصمیم گیری در دوره فرود، ممکن است پشیمانی از اتمام رابطه و فرصت ندادن به خودتان را در پی داشته باشد

برخلاف باور بسیاری از ما که کار عشق مربوط به دل است، آنچه برای فرآیند عشق و عاشقی و عاشقانه ها می گذرد در مغز اتفاق می افتد و ترشح هورمون های مختلفی که فرمان شان را مغز به عنوان راهبر و فرمانده جسم و جان صادر می کند.مغز است که فرمان می دهد جایی ضربان قلب تان فراتر از تصور بزند و جایی به آرامش و خلسه ای عاشقانه برسید که پیش از آن تجربه اش نکرده اید.

در مغز عاشق چه می گذرد؟

. متخصصان عشق را به سه مرحله تقسیم می کنند مرحله اول جذب شدن در این مرحله ما و معشوق چنان به هم جذب می شویم که بخش مهمی از انرژی ذهنمان برای مفهوم با هم بودن صرف می شود.

بعد از آن مرحله پیوستن  به هم است که در این مرحله دو نفر تمایل پیدا می کنند در کنار هم باشند و رابطه را شروع می کنند و در این رابطه با هم مفهوم عشق را تجربه می کنند و مرحله سوم صمیمیت و تعهد است.

در هر یک از این مراحل در مغز ما با توجه به ترشح هورمونها اتفاقاتی می افتد که باعث می شود ما احساس عاشقی کنیم. بین مغز عاشق و مغز فرد معتاد شباهت هایی وجود دارد در هر دوی این افراد یعنی فرد عاشق و فرد معتاد، تمایل زیادی به آنچه که به آن وابستگی وجود دارد، دیده می شود. آنچه که به آن عاشق یا معتادیم ما را به این سمت می برد که بخواهیم آن را برای خودمان تکرار کنیم.

مغز است که فرمان می دهد جایی ضربان قلب تان فراتر از تصور بزند و جایی به آرامش و خلسه ای عاشقانه برسید که پیش از آن تجربه اش نکرده اید

هورمون های عشق

بعد از اینکه ارتباط شکل گرفت و فرد عاشق شد، در مرحله جذابیت سطح هورمونهای  مغز در فرد شروع به تغییر می کنند.

ترشح این هورمونها باعث میشود عاشق حواسش به معشوق جلب  شود تا او را بیابد و در اختیار خودش بگیرد، سوخت و سازش بیشتر می شود و خوابش کمتر می شود. میل به تکرار و نزدیکی به موضوع عاشقی  در فرد بیشتر می شود .در عین حال که سختی زیادی تحمل می کند. همچنان امیدوار است . وقتی عاشق می شوید در ابتدای امر به او اعتماد می کنید و به همین دلیل است که امید به زندگی در شما بالا می رود. .

تحقیقات نشان می دهند اگر فرد ارتباط خود با معشوقش را به سطح شناختی نیاورد و فقط بخواهد عشق زیستی را تجربه کند، بعد از سه سال رابطه اش به پایان می رسد؛ چون این هورمون ها سه تا چهار سال در مغز افراد بالا باقی می مانند و بعد از آن میزان آنها دوباره پایین می آید و به همین دلیل است که بیشتر جدایی ها و طلاق ها بعد از این مدت رخ می دهند. بعد از این مدت دیگر دو نفر نمی توانند صرفا به دلایل زیستی کنار هم بمانند.

بعد از پایین آمدن هورمون ها در دوران عاشقی چه باید کرد؟

بعد از اینکه هورمون ها پایین آمدند، ما باید خودمان با آگاهی، شناخت و تمرکز روی رابطه، آن را به مرحله سوم که صمیمیت و تعهد است برسانیم. در غیر این صورت در ابتدا طلاق جنسی و بعد طلاق عاطفی و بعد از آن طلاق قانونی رخ می دهد.

فرآیند عشق چیزی نیست جز ارضای نیاز و باید ببینیم نیاز ما چیست. اگر این نیاز صرفا فیزیولوژیک باشد ما عشق شهوانی را خواهیم داشت. اگر نیاز ما صرفا داشتن سرپناه و حمایت و مراقبت باشد، ما عشق کودکانه را خواهیم داشت و به والد -مراقب نیاز داریم، نه معشوقی پخته.  عشق پخته، عشقی است که فرد به آن زمان داده، در این زمان طرف مقابلش را شناخته، قدمت میل به تکرار در او ایجاد کرده و توانسته است از منظر ساختار نورولوژیک در هماهنگی بین سمت راست مغز یعنی مغز شناختی و بخش های زیرین مغز تعادلی برقرار کند و معشوق را در کنار خود نگه دارد تا از هم لذت ببرند.

دلایل و ریشه های عشق در یک نگاه

*بوی معشوق: بو، هم می تواند موجب ترس، خشم، درد و نفرت باشد و هم موجب آرامش، مهربانی، عشق،  لذت و رضایت، بنابراین عامل مهمی که موجب بهم گره خودن مردمان می شود، بو هست

*اجرای نمایشنامه کودکی، کودک بین 7 – 8 سالگی، پیش نویس زندگیش را نوشته و نمایشنامه ای برای خود طرح می کند. یعنی ممکن است من و شما در ذهنمان یک تصویر از شخصی را  داشته باشیم که قرار است عاشقش شویم

*نداشتن قدرت ارزیابی و قضاوت، در وقت تب عشق قدرت ارزیابی، قضاوت و تصمیم گیری را از دست می دهیم بنابراین در حالی که ممکن است 40 سال سن داشته باشیم اما احتمـالا  5 – 6 ساله عمل خواهیم کرد اغلب اوقات فقط یک چیز در آن فرد توجه ما را به خود جلب می کند مثل: زیبایی، شهرت، محبوبیت ،اصالت، قدرت، پول و …

*کسانی که حوصله آنها از زندگی سررفته و به دنبال هیجان می گردند، بر این باوریم که این هیجان را می شود با خطر کردن به وجود آورد بنابراین در اینگونه موارد سراغ کسی می رویم که می دانیم حتما خطراتی پیش رو خواهیم داشت و به ما آسیب خواهد رسید و یا سراغ کسی می رویم که می دانیم امکان نزدیکی و دسترسی به او نیست

*کسانی که تنها هستند: به یکباره در یک مهمانی یا در یک محل و یا محیط کار برای اولین بار یا بعد از مدتی فردی را می بینیم که فکر می کنیم او می تواند تنهایی ما را برطرف کند و دار عشق در یک نگاه می شویم.

* افرادی که خالی هستند: اینها کسانی هستند که به دنبال شخصی می گردند که خلأ آنها را پر کند، بنابراین دیگری را گرفته و در وجود خالی خود قرار می دهیم اما اشکال کار در این است که همانند جسـم مان که هر شیء خارجی را پس می زند، از لحاظ روانی هم هر کسی را که به درون خود راه دهیم پس از مدتی حتما ًاو را بیرون خواهیم انداخت.

*کسانی که احساس امنیت نمی کنند :کسی که امنیت ندارد همواره به دنبال پناهگاه خواهد بود، بنابراین ممکن است من و شما فقط به دنبال پناهگاهی باشیم که بتوانیم با قرار گرفتن در آنجا برای مدتی به امنیت برسیم زیرا وجود نا آرام ونگران ما به یک همچین محلی نیاز دارد.

*پایین بودن حرمت نفس : یعنی آن زمانی که ما برای خود ارزش، اهمیت و احترامی قائل نیستیم ،خود را کمتر و پائین تراز دیگران می دانیم و درنتیجه به دنبال کسی هستیم که با حضور او ارزش و اهمیت پیدا کنیم.

*میل به خواستنی بودن، این احتیاج که، دوستمان داشته باشند، ما را به جایی می رساند که دیگری را آنچنان دوست داشته باشیم که او هیچ چاره ای جز دوست داشتن ما نداشته باشد، به این معنی که من آنچنان حیران و شیدای تو هستم و با همه چیز تو به هر صورت و شکلی می سازم که تو را داشته باشم (کنیز و غلام تو می شوم تا تورا داشته باشم) .

*معتادین به عشق:مانند کسی که به مواد مخدر  اعتیاد دارد و به محض اینکه که ماده مخدر را ببیند کنترلش را از دست می دهد، یعنی افرادی هستند که مدام در پی جستجو کردن برای عاشق شدن و کسب هیجان عاشقی می باشند ( عاشق عاشق شدن ) و فقط می خواهند احساس عشق را داشته باشند و نه اینکه آن را با فرد خاصی تجربه کنند.

بنابراین بگذارید راحتتان کنم:

آدم سالم تب عشق پیدا نمی کند.

آدم سالم کسی نیست که در یک نگاه عاشق بشود.

عشق در یک نگاه هست اما نشانه گرفتاری است٬ نشانه بیماری است. نشانه اشکال است و حتما هم دوران کوتاهی خواهد داشت.

نویسنده : سعیده مصافی

https://goo.gl/MQvZ67

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ضرورت آموزش پیش از ازدواج

چه ضرورتی دارد در مورد آموزش پیش از ازدواج بدانیم..

 

نهاد خانواده  یکی از نهاد های مهم اجتماعی است که با ازدواج آغاز می شود.سنگ بنای نهاد خانواده با ازدواج گذاشته می شود.

ما از دیر باز معتقد بوده ایم :

هست اول چون نهر معمار کج        تا ثریا می رود دیوار کج

ما در انتخاب خانواده ای که در آن به دنیا آمده ایم هیچ گونه اختیاری نداشته ایم اما معمار خانواده آتی خود خواهیم بود.

ازدواج یک نقطه عطف در زندگی انسان است و یکی از مهم ترین تصمیمات طول زندگی فرد است.

با ازدواج خانواده تشکیل می شود و نظام خویشاوندی شکل می گیرد و نسل بقا پیدا می کند

ازدواج موفق پایه و بنیان عالی برای ایجاد خانواده شاد و مستحکم است و هیچ چیزی در جهان نمی تواند زندگی انسان ها را شاداب تر و بهتر کند مگر افزایش ازدواج های موفق حتی استحکام یک کشور با استحکام خانواده ها همبستگی دارد.

ازدواج دارای ابعاد اقتصادی-اجتماعی,فرهنگی و بین فردی است آیات و احادیث پیامبر دلیل روشنی بر توجه دین به ازدواج دارد

قرآن می فرماید:

زمان بی شوهر و مردان مجرد از خودتان را و مومنان از غلامان خود و کنیزانتان را عقد ازدواج ببندید,اگر تهی دست باشند,خداوند از فضل و کرم خویش بی نیاز گرداندشان که خداوند قرآنی بهش و داناست.(نور -آیه ۳۲)

زنان پذیر در خود مردان پلیدند و مردان پلید در خور زنان پلیدو زمان پاک شایسته مردان پاک اند و مردان پاک شایسته زمان پاک,آنان(آیه و صفوان)

از آنچه که می گویند بدوزند,آنان آمرزش و روزی فراوانی دارند(نور آیه ۲۶)

پیامبر اسلام می فرماید :ازدواج سمت من است

ای جوانان!بر شما باد ازدواج

بر شما باد که همسر دین دار انتخاب کنید .

 

برای اینکه بخواهیم در خانواده با مشکلات کمتر و آسیب های کمتری روبه رو باشیم نیاز هست که در مورد ازدواج آموزش ببینیم

آیا ازدواج نیاز به آموزش دارد!

آیا اجداد و نیاکان ما برای ازدواج آموزش می دیدند که ما الان نیاز,به

آموزش داشته باشیم

آیا این مسئله این قدر جدی است که باید برای آن آموزش دید!

بله ازدواج نیاز به آموزش دارد و بله نیاکان ما هم به صورت چهره به چهره

به دلیل ساده تر بودن زندگی,آموزش رو از محیط خود دریافت می کردند

  • اما امروزه به دلیل زمان اندکی که اعضای خانواده با هم هستند و تعداد نفرات کمتری که با هم زندگی می کنند ما نیاز داریم که برای ازدواج آموزش ببینیم و درباره آن یاد بگیریم.

برای اینکه لزوم آموزش پیش از ازدواج را در یابیم ازدواج را با چند مساله دیگر در زندگی روزمره مقایسه می کنیم.

گرفتن گواهینامه رانندگی در مقایسه با عقد ازدواج

 

برای گرفتن گواهینامه ۳ مرحله را باید طی کنیم

۱-معاینه چشم و آزمون بینایی

۲-امتحان آیین نامه و قوانین رانندگی

۳-امتحان رانندگی و اثبات مهارت رانندگی

 

اما برای ازدواج تنها حضور در یک دفترثبت ازدواج همراه با دو شاهد و اجازه پدر دختر یا جد پدری و در صورت عدم اجازه ی پدر یا جو پدری اجازه دادگاه و پرداخت هزینه ثبت شما می توانید ازدواج کنید.

رانندگی بد باعث خسارت های فیزیکی و عاطفی و حشتناکی می شود,اما ازدواج بد و طلاق چه خساراتی دارد

  • پس برای ازدواج هم مثل رانندگی باید از مراحلی عبور کرد:

۱-آزمون بینشی برای اثبات کفایت و رشد متناسب بینش فرد در مورد تشکیل یک خانواده

۲-گذرانید آزمونی درباره ی آشنایی با مشکلات و انتظارات ازدواج و قوانین

حاکم بر زندگی مشترک

۳-گذراندم آزمون عملی در جهت اثبات مهارت های ارتباط مثبت و مهارت های حل تعارض

اگر جامعه امروزی نیاز به تربیت  رانندگان جدید دارد بی تردید به  تربیت همسران جدید و والدین جدید و خویشاوندان جدید هم نیاز دارد.

  • صرف وقت برای برگزاری مراسم ازدواج در قیاس با یادگیری درباره ازدواج

 

به راستی برای مراسم عروسی که یک یا دو روز بیشتر طول نمی کشد چقدر وقت صرف می کنیم..

در حالی که برای ازدواج که یک عمر به طول می انجامد نه چندان پولی صرف نمی کنند حتی حاضر به صرف وقت هم برای آن در بسیاری از موارد نیستند .

دیوید اولسون می گوید:

همسران انرژی زیادی را برای انتخاب کیک عروسی

صرف می کنند,ویکی که توسط میهمانانی چند دقیقه مصرف می شود حال آنکه باید انرژی خود را برای آموختن اصول پویای ازدواج و بالا بردن مهارت های لازم برای همسر شدن و پدر و مادر شدن به کار ببرند و متاسفانه این اشتباه بزرگ جوانان ماست .

  • برنامه ریزی برای شغل و حرفه در قیاس با ازدواج

 

اگر بخواهید مهندس شوید  دوازده سال دوره تحصیلی و بعد کنکور و ۴ سال به طور اختصاصی در دانشگاه باید تحصیل کنید.

بعد از تحصیل سال ها باید تجربه آموزی کنید تا مهارت لازم را بدست آورید.

همه می دانندپیشرفت شغلی مسیری پر پیچ و خم و طولانی است اما در مورد ازدواج چنین دیدگاهی ندارند .

در جامعه ما برای ازدواج کافی است کسی را در نظر بگیرید .اگر عاشق هم بودید که چه بهتر و اگر هم نبودید اشکالی نداردباهم طی چند جلسه آشنا خواهید شد و بعد هم ازدواج خواهید کرد و روز بزرگ که فرا رسید مراسمی با شکوه برگزار خواهید کرد که هر چه با شکوه تر باشد بهتر است.

بعد از آن همسران هستند و راهنمایی اندک و کمبود آموزش و تجربه که گاه تا پایان زندگی ادامه خواهد یافت.

امیدواریم شما دوست عزیز که این مقاله را مطالعه کردین به ازدواج حداقل در حد هر برنامه ی مهم دیگری نگاه کنی هر چند ما معتقدیم که ازدواج یکی از مهم ترین برنامه های زندگی هر فرد است.

اگر ازدواج خوبی نداشته باشیم شادی و رضایت ما از زندگی کم خواهد شد و همچنین ممکن است به سایر اهداف در زندگی نرسیم و فرزندان شاداب و سالمی نمی توانیم تربیت کنیم .

بهترین خودت باش …

نویسنده : نجمه دهقان ، روانشناس بالینی

منبع: تلیار رسانه همراه مشاوره و روانشناسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰